خاطرات تربچه و مامانش(عکس)
سلاممممم ایلین مامان الان که دارم مینویسم روز 21 فروردینه این مدت وقت نکردم بیام تا از شیطونیات بگم دخترکم خیلی شیطون شدییییییی مامانی همش بلند بلند جیغ میزنی و ذوق میکنی و بلند میخندی من که ضعف میکنم با صداهات گلمممممممم از دیروز تا خالا فقط 6 ساعت خوابیدی عزیزممممممم این نخوابدنت باعث شده که امروز بنده نرم دانشکاه چون تا صبح بیدار بودی و منم نگات میکردم ( از ناجاری؟) و شما با اون چشات تو تاریکی زل زده بودی به من و میخندیدی 3 روزه اصرا داری دست مارو بگیری و بشینینمیدونم چرا اینقدر عجله داری مامانیییی خلاصه که رو زمین و هوا بند نمیشیییییییییی ماشا.... دیگه بگم که تو روز13 بدر اولین 13 شما بود همگی رفتیم بیرون و شما از...
نویسنده :
عسل
11:33